امان از حرف مردم

امان از حرف مردم

حرف های ناگفته درمورد خودم..

خوب قراره یکم مشکلات خودم رو توضیح بدم شاید کسانی باشند که مثل من اینارو تجربه کرده باشند. مشکلات من ،درست یادم نمیاد از اون شبی شروع شد ک من داشتم چیپس می‌خوردم و احساس کردم ک یه دونه چیپس از گلوم پایین نرفته و احساس کردم راه گلوم بسته اس نه که نفسم خیلی بگیره ولی احساس بدی بود ،تا بعد چند دقیقه ک مادرم آرومم کرد فهمیدم هیچی نبوده. بعد از اون کم کم شروع شد . بعضی وقتا یهویی احساس خفگی بهم دست میداد انکار نمی‌تونستم درست نفس بکشم.
+ نوشته شده در جمعه 10 تير 1401ساعت 1:30 توسط مراد |